وبلاگ

کارآفرینی سازمانی

کارآفرینی سازمانی یکی از انواع کارآفرینی است که درون یک سازمان شکل می‌گیرد. این کارآفرینی می‌تواند توسط یک فرد یا تیم از میان کارکنان شرکت انجام شود. در واقع کارکنان سازمان می‌توانند علاوه بر انجام وظایف روتین خود به منظور رشد و پیشرفت شرکت، مانند یک کارآفرین نیز عمل کنند. بنابراین کارآفرین سازمانی فردی از میان کارکنان شرکت است که به ایجاد محصولات، خدمات و فناوری جدید برای سازمان یا حتی توسعه‌ی محصولات، خدمات، فناوری، فرایند، شیوه مدیریت و سایر بخش‌های داخلی موجود در سازمان اقدام می‌کند. این کار با هدف ایجاد ارزش برای سازمان و مشتریانش انجام می‌شود و به نوآوری و داشتن جسارت برای ارائه ایده و اجرای آن نیاز دارد. این شکل از کارآفرینی مانند کارآفرینی اجتماعی است اما تفاوت‌های مهمی بایکدیگر دارند.

چندین تفاوت میان کارآفرینی درون سازمانی و کارآفرینی وجود دارد که مهم‌ترین آن‌ها شامل موارد زیر است.

– زمینه فعالیت

کارآفرینی درون سازمانی در یک سازمان یا شرکت موجود انجام می‌شود. ایده‌ی انجام آن از سمت کارکنان شکل می‌گیرد و اجرای آن منوط به متقاعد شدن، تایید و حمایت تصمیم‌گیرندگان و مدیران سازمان است. به علاوه کارآفرینی سازمانی با هدف توسعه سازمان موجود و افزایش ارزش آن انجام می‌شود. ولی کارآفرینی به معنای ایجاد یک سازمان یا کسب و کار جدید است. این کسب و کار جدید باید برای جذب مشتری به ایجاد ارزش اقدام کند. صاحبین ایده به مالکان آینده‌ی کسب و کار تبدیل می‌شوند و برای اجرای ایده خود به تصمیم‌گیرندگان خارجی هم نیاز دارند.

– مسئولیت و منابع

کارآفرینان درون سازمانی برای اجرای ایده‌های همراه با ریسک خود از منابع مالکان کسب و کار استفاده می‌کنند و در واقع مسئولیت اصلی در این فرایند برعهده‌ی مدیران و صاحبان سازمان است. ولی کارآفرینان برای اجرای ایده‌هایشان یا باید از منابع شخصی استفاده کنند و یا باید از منابع خارجی کمک بگیرند. بنابراین ریسک و مسئولیت بر عهده‌ی مالک کسب و کار و سرمایه‌گذار خواهد بود. البته کارآفرینان درون سازمانی هم به واسطه‌ی ایده‌ یا تغییری که پیشنهاد آن را می‌دهند، در واقع اعتبار و موقعیت شغلی خود را با ریسک مواجه می‌کنند.

– پاداش و رضایت

پاداش یا رضایت کارآفرینان درون سازمانی برای ایده‌هایشان به شرایط و سیاست‌های سازمانی مدیران بستگی دارد. ولی کارآفرینان در کنار سرمایه‌گذاران به صورت مستقیم نتیجه ایده‌ها و تلاش‌هایشان برای اجرا را هم به صورت مالی و هم به صورت غیر مالی دریافت می‌کنند.

– زیرساخت‌ها و چارچوب‌ها

کارآفرینان درون سازمانی باید تا میزان زیادی در چارچوب سازمان، دانش و فرهنگ سازمانی و فرایندهای موجود در آن فعالیت کنند. در واقع برای اجرای کارآفرینی سازمانی لازم است زیرساخت‌های آن در سازمان موجود باشد. اما کارآفرینان این قدرت را دارند که سیستم، فرآیند، دانش، فرهنگ و دستورالعمل‎ها را بنا به خواست خود در سازمانشان ایجاد کنند.

این موضوع را می‌توان از دو جنبه بررسی کرد. یکی مزایایی که برای کارآفرین دارد و دیگری مزایایی که برای سازمان به دنبال خواهد داشت. بنابراین دو جنبه را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهیم.

– مزایای کارآفرینی سازمانی برای کارآفرین

کارآفرینی سازمانی این فرصت را برای کارمند کارآفرین فراهم می‌کند تا به آماده‌سازی مقدمات کارآفرینی در آینده و در کسب‌ و کار خود بپردازد. در واقع بسیاری از امکانات و منابع شامل ارتباطات، تجهیزات و منابع در سازمان‌ها وجود دارند که کارآفرینان می‌توانند از آن‌ها برای پیشبرد ایده‌های آینده‌ی خود استفاده کنند. به علاوه انجام وظایف محول شده توسط سازمان موجب افزایش دانش، تخصص، مهارت و تجربه‌ی کارکنان می‌شود. اجرای یک ایده‌ی موثر در کنار مشارکت سازنده با یک سازمان موجب افزایش اعتماد به نفس و رضایت شغلی کارکنان می‌شود. به علاوه این امکان را در اختیار کارآفرین قرار می‌دهد که توانایی‌ها و ایده‌های خود را پیش از قرار گرفتن در محیط خارج از سازمان، با ریسک کمتر مورد محک و آزمایش قرار دهد.

– مزایای کارآفرینی سازمانی برای سازمان

شاید بتوان گفت مزایای کارآفرینی سازمانی بیش از آن‌که برای کارافرین باشد، متوجه سازمان خواهد شد. اجرای ایده‌های کارکنان توسط سازمان در صورت موفقیت به رشد و توسعه‌ی سازمان و ایجاد فرصت‌های پیشرفت منجر می‌شود. در نهایت نوآوری و پیشرفت صورت گرفته به نام سازمان ثبت می‌شود. در نهایت نتیجه هرچه که باشد، چه تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت جدید یا ورود به بازارهای جدید یا انجام بهینه‌تر فرایندها، افزایش سرعت تصمیم‌گیری و غیره، نتیجه‌ی آن افزایش رضایت مشتریان، فروش و سود بیشتر برای سازمان خواهد بود.

به علاوه سازمان‌هایی که دارای فرهنگ و سیستم حمایت از کارآفرینان درون سازمانی هستند، در مقایسه با سازمان‌هایی که به چنین امری اهمیت نمی‌دهند، دارای کارکنان راضی‌تر و سیستم منابع انسانی مستحکم‌تر و غنی‌تر خواهند بود. روشن است که سرمایه انسانی بهتری به این سازمان‌ها جذب می‌شوند و در آن باقی می‌مانند. چون کارکنان فرصت رشد و نوآوری و کسب دانش و مهارت‌های جدید را برای خود هموار می‌بینند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *